English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 103 (5866 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
declaration of trust U افهارنامه تکلیف به قبض افهارنامهای که ناقل به منتقل الیه یا مصالح به متصالح میدهد و در ان به او تکلیف میکند که اداره مورد انتقال یا مال الصلح رابه عهده بگیرد و ان را قبض کند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
declaration U عبارتی در برنامه به کاپایلر یا مفسر حالت
declaration U نوشتن و مشخص کردن نوع متغیر و در صورت وجود نام توابع و محل آنها
declaration U عرضحال
declaration U اعلامیه دادخواست
declaration U افهار افهارنامه اعلان
declaration U بیان
declaration U افهارنامه
declaration U اعلامیه اعلام
declaration U اعلان
declaration U اعلامیه
declaration U اعلام
declaration U نوع و اندازه یک عنصر یا عدد ثابت یا متغیر به خصوص را میدهد
declaration U بیانیه
declaration U افهار
declaration of intention U افهاریه تمایل به پذیرش تابعیت
custom's declaration U قد شده است
balfour declaration U ر شد
custom's declaration U باشد
array declaration U اعلان ارایه
customs declaration U افهار نامه گمرکی
declaration of bankruptcy U اعلان ورشکستگی
declaration of interest U اعلام بهره
declaration of indulgence U اعلام ازادی دینی
declaration of intention U درخواست تابعیت
declaration statement U حکم اعلانی
declaration statement U جمله تعریفی
declaration of neutrality U اعلان بیطرفی
declaration of war U اعلان جنگ دادن
procedure declaration U اعلان رویه
customs declaration U اظهار نامه گمرکی
macro declaration U درشت اعلان
joint declaration U بیانیه مشترک
implicit declaration U کنایه
unilateral declaration U بیانیه یک جانبه
declaration of war U اعلان جنگ
tripartite declaration of 0 U اعلامیه سه جانبه 0591 اعلامیهای که در ان دولتهای امریکا و انگلستان و فرانسه امامیت ارضی اسرائیل و نیزوضع موجود فلسطین راتضمین کردند
declaration of the rights of man U اعلامیه حقوق بشر
universal declaration of human rights U اعلامیه جهانی حقوق بشر
on trust U امانتا"
self-trust U اعتماد به نفس
self trust U اعتماد بخود
on trust U بر مبنای اعتبار
on trust U نسیه
keep in trust U به عنوان امانت نگهداری کردن چیزی
given in trust U به امانت
given in trust U امانی
trust U امانت
trust U ودیعه گذاشتن
trust U اعتماد داشتن
trust U امانت ودیعه
trust U امانت گذاشتن
trust U تاسیس به خصوصی است در حقوق انگلوساکسون که در ان شخصی مالی را به شخص دیگری منتقل میکند واین شخص متعهد میشودامور خاصی را نسبت به شخص ثالث انجام دهد و یابه طور کلی اموری را که مورد نظر موسس بوده بجااورد
trust U مدیریت امانی
trust U اطمینان
trust U انحصارات چند جانبه
trust U تراست
trust U پشت گرمی داشتن به
trust U اتحادیه شرکتها ائتلاف
trust U مطمئن بودن
trust U ودیعه
trust U ایمان
trust U اعتماد
trust U اعتقاد اعتبار
trust U مسئولیت
trust U توکل
trust U اطمینان پشت گرمی
in trust U امانتا"
trust U امید
trust company U شرکت امین یا امانت دار بانکی که امانات وسپرده هارا نیز نگهمیدارد
sense of trust U حس اعتماد
to hold in trust U بطورامانت نگاه داشتن
aplombself-trust U اعتماد به نفس
trust in god U اعتماد یا توکل به خدا
unit trust U موسسهسرمایهگذار
constructive trust U منظور مسئولیتی است که از حکم قانون ناشی میشود و ارتباطی به خواست شخص ندارد
trust territory U ناحیه تحت قیمومت شورای امنیت سازمان ملل متحد
trust fund U وجوه سپرده
trust money U پول امانی
vacuum trust U تراست در خلاء
trust funds U وجوه امانی
constructive trust U ضمان قهری
trust fund U سپرده
trust fund U وجه امانی
trust fund U سرمایه امانی
trust fund U وجوه پس انداز شده
trust fund U سپرده امانی
breach of trust U کوتاهی درانجام دادن انچه که به موجب سند تنظیمی در تاسیس حقوقی می بایستی انجام دهد
trust fund U وجوه متراکم شده
deed of trust U سند تودیع امانت
to put trust in U اعتماد کردن به
constructive trust U مسئولیت قهری
market trust U بازار انحصاری
implied trust U امانت فرضی حالتی است که کسی به حکم مندرج در قانون و یاجمع شدن شرایطی که قانون پیش بینی کردن عنوان امین می یابد و یا در موردی مسئول تلقی میشود بدون انکه شخصا" به این امرتمایل داشته باشد
implied trust U مسئولیت فرضی
give in trust U امانی
give in trust U امانتی
deed of trust U سنداستیفای دین از ملک رهنی
breach of trust U خیانت در امانت
anti trust law U قانون ضد تراست
collagteral trust bonds U قرضه هائیکه قرضه یا سهام دیگری به عنوان پشتوانه داشته باشند
person in a position of trust U امین
sherman anti trust act U قانون ضد تراست شرمن درایالات متحده امریکا
Recent search history Forum search
0general issue
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com